کانون نهادهای سرمایه گذاری ایران


گزارش سی‌ویکمین نشست صبحانه‌کاری کانون نهادهای سرمایه‌گذاری ایران

23 جولای 2018
کد خبر : 977395



به‌همت کانون نهادهای سرمایه‌گذاری ایران، سی و یکمین نشست صبحانه‌کاری بازار سرمایه با موضوع «بررسی سازوکارهای سیاست‌های پولی و تأثیر آن‌ها بر بازارهای مالی» با حضور دکتر عباس آخوندی، وزیر محترم راه و شهرسازی و عضو شورای عالی پول و اعتبار، امروز دوشنبه مورخ ۹۷/۰۵/۰۱ در محل هتل استقلال پارسیان برگزار گردید.

در ابتدای نشست دکترسعید اسلامی‌بیدگلی، دبیرکل کانون نهادها ضمن خوشامدگویی به حاضران در نشست تخصصی، با اشاره به اوضاع حال حاضر اقتصاد کشور و وضعیت نرخ تورم گفت: در شرایط کنونی مهم‌ترین ابزار برای نجات اقتصاد کشور، بازار سرمایه است و امیدواریم با حمایت و تقویت بازار سرمایه شاهد رشد اقتصادی کشور باشیم.

سپس دکترعباس آخوندی، عضو شورای عالی پول و اعتبار با ذکر این نکته که در وضعیت کنونی کشور اصلی‌ترین مسأله اقتصادی، عدم‌ثبات است، بیان کرد: این وضعیت ریسک‌ها را افزایش می‌دهد و منجر به کاهش امید اجتماعی می‌شود. 
وی در ادامه افزود: عدم قطعیتی که ایران را مورد تهدید قرار داده است، بخش عمده آن مربوط به ساختار حاکمیتی و بی‌انضباطی در نهادهای پولی و بانکی، کسری بودجه و مسائل مربوط به صندوق‌های بازنشستگی است. در دو یا سه‌دهه اخیر، سیاست‌گذار تمایلی به اصلاح ساختار نداشته است.

بحث دیگر، شرایط سیاسی است که وضعیت کنونی را تشدید کرده و عدم‌قطعیت را افزایش داده است؛ در چنین شرایطی دولت و سیاست‌گذار چه نقشی دارند؟

در حوزه سیاست خارجی بحث‌های بسیاری می‌شود اما نکته حائز اهمیت از نظر اقتصاددانان این است که اتفاقی از جهت رویکرد اقتصادی در گنگ ترامپ رخ داده است.

وزیر راه و شهرسازی در ادامه افزود: رویکرد مرکانتالیسم امریکا آشکار است و صنایع، جنگ تجاری و وضع تعرفه‌ها و همه شواهد مربوط به مرکانتالیسمی امریکا است و رویکرد آزادی ندارد. زمانی که امریکا این رویکرد را انتخاب می‌کند نظم جهان را بر هم می‌زند و به قدرت سیاسی بهایی نمی‌دهد و حتی کم‌صحبتی اخیر موگرینی در رابطه با برجام و حوزه اقتصاد، گویای این مسأله است.

بیشترین درگیری کنونی ترامپ، با دوستان سابق خود است و این مفهوم به جهت سیاسی، نشانگر علامتی است که باید در این مقطع ارتباط بیشتری با اروپا داشت؛ نه به‌دلیل این‌که اروپا به فکر منافع ایران است، بلکه به فکر منافع خودش است و برای بازار سرمایه ایران بسیار مهم است که بتواند از این فرصت استفاده کند. قطعاً ایران نمی‌تواند با Bigname‌ های جدید اروپا کار کند اما باید به‌دنبال سایر بود و باید از این اسامی بزرگ چشم‌پوشی کرد.

جنگ سیاسی با ایران شروع شده است و قاعده جنگ نرم و سخت یکی نیست و در شرایط کنونی در جنگ نرم هستیم و بسته‌های جنگ نرم و سخت متفاوت است. در همین مواقع اقتصاد بازار و تخصیص بهینه منابع و دفاع از حقوق مالکیت ضروری‌تر از سایر مواقع است و فراز و نشیب عدم قطعیت را بیشتر کرده است. اقدامات فوری در این مواقع، بحث کنار گذاشتن اقدامات جاری است و عدول از قواعد می‌تواند آسیب‌های بسیار سختی داشته باشد. شفافیت در چنین فضایی شوخی است و گویا شفافیت در منجلاب است و شرایط کنونی همچون مسائل پوپولیستی است. هرچند در شرایط فعلی منافع برخی در این است که ایران قوانین را نقض کند.

آخوندی در ادامه با بیان این نکته که بهترین رویکرد در شرایط فعلی پایداری به اصول است، گفت: مهم‌ترین اصولی که نباید از آن تخطی کرد، عبارتند از:

۱- قانون، چون عدول از قانون به‌مفهوم عدم‌قطعیت است.

۲- پایداری به اصول بازار

۳- پایداری به اصول حقوق مالکیت

که رقابت و شفافیت همه زیرمجموعه این اصول قرار می‌گیرند.

عضو شورای عالی پول و اعتبار در ادامه خاطر نشان ساخت: در فضای توزیع رانت، شفافیت بی‌معنا است و در این شرایط اقدامی که باید صورت گیرد این است که بعد از پذیرفتن اصول، دولت و نخبگان کشور باید به دنبال اصلاح ساختاری باشند. زیرا راه ایجاد سرمایه و امید اجتماعی، اصلاح ساختاری است. برخی تصور می‌کنند ابتدا باید سرمایه اجتماعی ایجاد کرد و سپس اصلاح ساختاری انجام داد؛ درصورتی‌که عکس آن باید رخ دهد.

در این شرایط است که می‌توان حرف درستی از بازار سرمایه و بازار پول زد و به‌جای اینکه بانک مرکزی اضافه برداشت را قانونی کند باید مانع آن شود، زیرا فرصت اجرای آن نیست و باید بالعکس عمل شود. هم‌چنین باید تکلیف بدهی دولت مشخص گردد و اکنون فرصت سیاست‌گذاری درست ارزی است و اگر قیمت‌ها دستکاری شوند، تخصیص بهینه منابع، وجود خارجی نخواهد داشت.

وزیر راه و شهرسازی در ادامه به ذکر نکاتی درخصوص بازار مسکن پرداخت: سرمایه‌گذاری و اجاره مباحث مهمی هستند. اصلی‌ترین بحث این است که به‌دلیل شرایط تورمی و ساختار مالک بودن، اجاره‌داری حرفه‌ای نداریم.

قوانینی که وجود دارد به‌نفع بنگاه‌های اجاره‌ای است و باید به سمتی پیش برویم که هیچ مالیاتی دریافت نشود یعنی به‌نوعی مشوق ایجاد بشود.

نکته مهم دیگر طول مدت اجاره است که در ایران کوتاه بوده و قوانین باید به سمت افزایش اجاره برود. اگر هزینه مبادله را درنظر بگیریم، هزینه سنگینی بر دوش مستأجر است و باید هزینه مبادله را در قانون لحاظ کرد و قاعدتأ باید برای اجاره طولانی‌مدت‌تر، معافیت‌های مالیاتی وجود داشته باشد.

دولت محلی و دولت مرکزی باید در اخذ و صرف مالیات همکاری کنند. در برخی موارد مثل مالیات بر ارزش افزوده دولت مرکزی توان بهتری برای جمع‌آوری مالیات دارد و در برخی موارد مثل زمین و ساختمان دولت محلی شرایط و اطلاعات مناسب‌تری دارد.

وی افزود: عزم، نتیجه فعل و انفعالات یک جامعه و مجموعه دادوستدها و کشمکش‌ها و منافع یک جامعه است که نتیجه آن وضع موجود است. یعنی برآیند تمام نیروهای جامعه است و تغییر زمانی رخ می‌دهد که نیروی بزرگ‌تری بخواهد این تغییر رو انجام بدهد؛ وگرنه این یک محاسبه ریاضی ساده نیسیت. از دید یک معلم مسأله پیچیده‌ای نیست و بخشی از کار مربوط به محاسبات تئوریکی است و بخش مهم دیگر مربوط به خروجی آن است.

تمام دنیا بر این واقف هستند که باید خصوصی‌سازی صورت گیرد اما باید قبل از آن تجاری‌سازی صورت بگیرد که در ایران به‌صورت معکوس انجام می‌شود یعنی ابتدا خصوصی‌سازی و بعد تجاری‌سازی. ضعف دانش بخشی کوچکی از آن است و بخش دیگر مربوط به فعل و انفعالات است.

بحران دولت رفاه در اروپا و روی کار آمدن خانم مارگارت تاچر، منجر به خصوصی‌سازی گسترده شد اما این داستان در روسیه قفل است و به‌صورت فروپاشی رخ داد و فاسدترین خصوصی‌سازی جهان در روسیه است.

دلیل این‌که ایران به سمت خصوصی‌سازی رفت چه بود؟

آخوندی با ذکر این مورد که ایران نه سیستم فروپاشی روسیه بود نه تصمیم آگاهانه یک جمع سیاسی_اجتماعی بین نمود: در واقع مشکل بودجه و تصمیم دفع شر از دولت بود. در دوران احمدی نژاد حدود ۱۰۰ میلیارد دلار انباشت سرمایه صنعتی ایران از دولت بیرون رانده و خصوصی‌سازی نشد بلکه به دامان شستا، تأمین اجتماعی، سهام عدالت و غیره انداخته شد. عزم، مجموعه اتفاقات سیاسی اجتماعی و اقتصادی است درواقع نکته مهمی است که باید دانست عزم فرآیند شکل‌‎گیری دارد که در این روند سیاست‌گذار و دولت نقش تعیین‌کننده‌ای دارند و دولت پیشران است.

این مبحث اصلاً ساده نیست و به شدت پیچیده است. دولت جدید که در سال۹۳ سرکار آمد، با دو پروژه گمراه‌کننده بزرگ هم‌چون مسکن مهر رو‌به‌رو بود. این گمراه نوعی بیماری بود و تجویزی داده می‌شد که ربطی به آن نداشت و چیزی حدود ۱۲۰ هزار میلیارد تومان هزینه کاست پروژه به همراه مجموعه ساخت و زیربناهایش شد؛ طوری‌که چند دولت دیگر باید گرفتار آن باشند. دولت باید ۶۲ میلیون تومان به ازای هر یک واحد مسکونی، علاوه‌بر هزینه‌ای که به دوش صاحب‌خانه است بپردازد. این سیاست ۱۰۰ درصد غلط بود اما اگر دولت متعهد نباشد هزینه چندبار بیشتر می‌شود.

وزیر راه و شهرسازی در خصوص یارانه‌ها گفت: پروژه یارانه نیز همین هزینه‌ها را برای کشور داشت که دولت در بزنگاه میتواند نقش کلیدی داشته باشد

پیشنهادی که آقای آخوندی به دولت داد، عدم‌پرداخت یارانه و تغییر آن به کارت اعتباری مالیاتی بود. نکته مهم این پیشنهاد این بود که در صورت اجرای این کار، رقم فرار مالیاتی که در ایران بسیار بالا است قابل شناسایی می‌شود.

پروژه مسکن مهر متوقف شد و پروژه یارانه توجه نشد و ادامه پیدا کرد؛ پس نقش دولت بسیار مهم و پررنگ است و اکنون کسی نمی‌تواند مدعی بشود که در دوره بحران، یک پروژه ۱۰۰ هزار میلیارد تومانی انجام بشود. این به‌دلیل شفاف‌سازی بود که صورت گرفت اما در مورد یارانه نه شفاف‌سازی شد و نه پیشنهادی داده شد.

در رابطه با نرخ ارز، علامتی که دولت از جامعه گرفت این بود که چانه‌زنی بیشتر برای گرفتن سهمیه بیشتر بود که باید به آن توجه داشت و بازار هیچ کمکی به دولت نکرد که دولت به سمت عدم‌تخصیص بروکراتیک ارز نرود. در کل بازار به سمت دریافت سهم بیشتر بازار رفت.