بورس تهران در شرایطی هفته کمهیجانی را پشتسر میگذارد که بازارهای ارز و سکه و همچنین بازارهای جهانی نوسانات پردامنهای را تجربه میکنند.
تلاش برای کشف نشانههای قطعیتر از آثار تحریم از یکسو و انتظار برای عملگرایی بیشتر سیاستگذار ازسوی دیگر، فضای احتیاطی را بر معاملات بورس چیره ساخته است.
با وجود این، مولفههای فوق میتوانند سوخت صعود دوباره سهام را مهیا کنند؛ بهبود شرایط در رابطه با این متغیرها میتواند بار دیگر بورس را به مقصدی جذاب برای سرمایهگذاری تبدیل کند.
دادوستدهای دیروز بازار سهام جدا از حاشیههای مرتبط با اختلال در هسته معاملات روندی رخوتناک داشت. حجم و ارزش محدود معاملات در کنار تغییرات نامحسوس شاخص کل، نشانههایی از روزهای کمهیجان اخیر بورس تهران است.
خالص تغییرات نماگر کل بازار سهام طی ۴ جلسه معاملاتی اخیر تنها ۶۲۵ واحد در جهت منفی و متوسط ارزش معاملات خرد بورسی در این بازه زمانی، حدود ۳۸۰ میلیارد تومان بوده است که در این میان ارزش معاملات روز گذشته حد پایین را مشخص میسازد.
اگرچه شاخص سهام از ابتدای هفته روند کمنوسانی را پشت سر گذاشته بود، اما فشار عرضه در پایان معاملات دیروز قیمتها را تحت فشار قرار داد و دامنه تغییرات شاخص کل را کمی گستردهتر ساخت.
در میان معاملات کمنوسان اکثر گروههای بازار، این فشار در صنایعی همچون فرآوردههای نفتی ملموستر بود؛ جایی که تغییرات قیمت نفت در بازارهای جهانی بهصورت روزانه در روند قیمت سهام انعکاس پیدا کرد.
در سایر گروههای پرنوسان روزهای اخیر، همچون خودروسازان و بانکها، شاهد معاملات کمدامنهتری نسبت به روزهای گذشته بودیم.
به علاوه آنکه پیشروی نمادهای همگروه در مسیرهای متفاوت، خود از درنگ بیشتر معاملهگران تا بروز نشانههای قطعیتر خبر میدهد. در رابطه با دو گروه مذکور این قطعیت همچنان منوط به رویکرد سیاستگذار است.
ریشههای رخوت و بهانههای حرکت در سهام
کمهیجانی معاملات صنایع مختلف بازار را میتوان در چند عامل مختلف ریشهیابی کرد. روند روزهای اخیر معاملات گویای آن است که در شرایط فعلی چهار بازیگر عمده در بازار سهام ایفای نقش میکنند.
عواملی که روند آتی بورس را در اختیار دارند و رصد آنها برای فعالان این بازار ضروری است: بازارهای موازی نظیر ارز و سکه، بازارهای جهانی، تحریمها و سیاستگذاریهای داخلی.
برخی از این متغیرها بهصورت آنی و مستقیم بر معادلات بورسی تاثیر میگذارند؛ برخی تا حدودی در قیمت سهام پیشخور شدهاند و رویکرد معاملهگران به برخی دیگر کاملا محافظهکارانه است.
روزهای کمنوسان و همراه با رخوت بورسی با نوسانهای پردامنه بازارهای موازی و همینطور بازارهای متلاطم جهانی همزمان شده است.
در مقابل، انتظار برای آشکار شدن اثر تحریم بر عملکرد شرکتها و همینطور اقدامات عملی سیاستگذار فاز احتیاط را در معاملات پررنگ کرده است.
فصل سرد بازارهای موازی
بازار های سکه و ارز بهعنوان مهمترین رقبای بورس در ماههای اخیر، روزهای پرنوسانی را تجربه میکنند و این نوسانات عموما در مسیر اصلاح قیمتها جریان داشته است.
طی روزهای اخیر نرخ دلار در معاملات غیررسمی از مرزهای فراتر از ۱۲ هزار به نزدیکی سطح حساس ۱۰ هزار تومان رسیده است.
حضور پررنگتر بازارساز، توانسته مسیر هیجان را در این بازار کاملا معکوس کند؛ به نحوی که اخبار از شیوع فشار فروش در این بازارها خبر میدهد.
با این حال باید امید داشت که قدرتنمایی بازارساز، به خروج آن از مسیر منطقی منتهی نشود و اقدامات اصلاحی بعدی در دستور کار قرار گیرند.
این اقدامات که در ادامه به برخی از آنها اشاره خواهد شد در تثبیت و حفظ آرامش این بازار نقشی اساسی خواهند داشت.
در تفسیر نحوه اثرگذاری بازارهای موازی بر روند عمومی سهام، اختلاف زاویههای دید مشهود است؛ به این ترتیب که برخی فعالان بازار سهام، کاهش نرخ ارز را از دلایل اصلی قرار گرفتن شاخص کل بورس در مسیر نزولی برمیشمارند و در مقابل عده کثیری از کارشناسان اتفاق نظر دارند که بازار سهام در مقیاس عمومی خود را با نرخهای ارز در بازار غیررسمی هماهنگ نکرده بود که قرار گرفتن دلار در مسیر اصلاح، ریزش سهام را توجیه کند.
در نگاهی جزئیتر باید در نظر داشت که درآمدهای عمده ارزی حاصل از صادرات شرکتهای بورسی با نرخ ارز در سامانه نیما تسعیر شده و اصلاح نرخ دلار در بازارهای غیررسمی تغییر قابلملاحظهای در نرخ نیمایی به جا نگذاشته است.
در این بین، صنایع و شرکتهای معدودی از عرضه ارز خود با نرخهای محدودشده معاف بودهاند که در رابطه با این شرکتها در نظر گرفتن اصلاح نرخ ارز ضروری است؛ با وجود این تعداد و ارزش بازار این شرکتها در قیاس با کل بازار، بسیار اندک است.
در حدی که نمیتوان تغییرات شاخص کل طی یک ماه اخیر را به افت نرخ ارز نسبت داد. در این بین، گاه فرضیهای مطرح میشود که رشد قیمت سهام گروههای بزرگ و کالامحور را منتج از انتظار برای رشد همزمان نرخ نیمایی با رشد نرخ ارز در بازار آزاد عنوان میکند.
با این حال نگاهی به فهرست اثرگذارترین صنایع بر تغییرات شاخص کل و برآورد سودآوری آنها در حالت محافظهکارانه صحت این فرضیه را بهطور کامل رد میکند.
مد نظر قرار دادن وضعیت بازارهای موازی در میانمدت سیگنالی از میزان جذابیت بازار سهام به دست میدهد.
کاهش جذابیت سایر بازارهای رقیب میتواند بهصورت فرصتی برای جذب نقدینگی سرگردان توسط بازار سرمایه خودنمایی کند.
با از دست رفتن امکان کسب سود ملموس و بالا رفتن ریسک در مقاصد فعلی سرمایهگذاری، اکثر معاملهگران به دنبال بازار مناسب دیگری برای ورود میگردند؛ سوالی که هماکنون نیز مکرر در میان دارندگان وجوه نقد تکرار میشود.
علاوه بر بازار ارز و سکه، سایر بازارها نیز طی برهههای اخیر با تهدیدهای خاص خود مواجه بودهاند.
بازار مسکن پس از رشد قابلتوجه قیمتها و عقبنشینی ملموس تقاضا با ریسک شدید نقدشوندگی مواجه است.
دلالان بازار خودرو نیز اخیرا در سایه تهدید آزادسازی قیمت این محصولات قرار گرفتهاند و در نهایت، نرخ سود سپردههای بانکی-که به نوعی معیار سنجش سود بدون ریسک در کشور است- با توجه به ساختار معیوب این نظام، امکان رشد بیش از پیش ندارد.
اخیرا رئیس بانک مرکزی نیز از اقدام جدی برای مقابله با دریافت سپرده با نرخ سودهای بالاتر از ۲۰ درصد توسط بانکها سخن گفته است.
در این شرایط در صورتی که سایر عوامل بتوانند بهعنوان پشتوانه بازار سهام یا چاشنی حرکت صعودی آن عمل کنند میتوان به هدایت خودکار نقدینگی به این بازار امیدوار بود.
سبز و قرمز بازارهای جهانی
روند قیمتها در بازارهای جهانی متغیری است که طی هفتههای اخیر واکنشی آنی و مستقیم بر قیمتها در بازار سهام دارد.
پس از به روز شدن بازار با نرخهای جدید ارز، مجددا تغییرات قیمتی کالاهای پایه مرتبط با بازار سرمایه کشور، به فهرست اولویتهای عوامل اثرگذار بر سودآوری شرکتها بازگشته است.
در روزهای ابتدایی هفته گذشته خبر توافق اولیه آمریکا و چین برای پایان دادن به جنگ تجاری توانست روند بازارهای مرجع را معکوس کند و به مسیر صعود بازگرداند.
با این حال، این روند دیرپا نبود و به سرعت تحتالشعاع اختلافات دو غول تجاری در شکلهایی دیگر قرار گرفت.
دستگیری مدیر مالی شرکت هوآوی به درخواست آمریکا و به بهانه نقض تحریمها علیه ایران، واکنش طرف چینی را در پی داشته است.
مناقشات اخیر دو طرف مجددا امیدها برای رسیدن به توافقی زودرس را کمرنگ میکند و این موضوع بر چشمانداز تقاضای کالاهای پایه اثری قابلتوجه دارد.
در عین حال نتایج جنگ تعرفهای، در آمارهای اقتصادی این کشورها، بهخصوص چین، در حال نمایان شدن است و البته این نتایج نیز عمدتا نشان از آن دارد که پایانناپذیری این جنگ میتواند رکود اقتصادی دنیا را زودتر از انتظار در پی داشته باشد.
چنان که گفته شد روند نزولی قیمت کالاهای پایه و مرتبط با بازار سهام کشور میتواند چشمانداز سودآوری صنایع وابسته را تحت تاثیر شدید قرار دهد.
در قالب کلی و در تعیین جهت عمومی بازار سهام در آینده، فرجام جنگ تجاری به شدت تعیینکننده خواهد بود؛ به نحوی که رشد یا ریزش ملموس این بازارها میتواند در جذب یا گریز سرمایه از این بازار مشخصا تاثیرگذار باشد.
با این حال در روندهای کوتاهمدت و در قالب جزئی باید در نظر داشت که روندهای اصلاحی و ریزشی فعلی بعضا با مقیاسی به شدت بزرگتر در قیمت سهام دیده شده است و در ادامه مسیر تنها داشتن تحلیلهای کمّی و دقیق میتواند نشان دهد که ارزندگی سهام آیا با تهدید جدی روبهرو است یا خیر.
در واقع در رابطه با سهام شرکتهای صادراتمحور لازم است تا سهامداران نرخهای سربهسر ارزندگی و همینطور سودآوری را مدنظر قرار دهند. تعیین مرزهای حساس قیمتی میتواند در تعیین رویکرد سهامداری فعالان بازار راهنمای بسیار کارآیی باشد.
حریف تحریمی بورس
تحریمها میتوانند در سه مورد صادرکنندگان را تحتالشعاع قرار دهند: مقادیر فروش، میزان تخفیف و حملونقل محصولات.
آبان، نخستین ماه از دور جدید تحریمهای آمریکا علیه کشور بود؛ با این حال گزارشهای ماهانه شرکتهای بورسی نشانه نگرانکنندهای از اثرگذاری تحریمها در رابطه با مقادیر فروش به دست نمیدهد.
تنها در رابطه با برخی محصولات خاص، مانند گازهای مایع، عدم فروش و کاهش محسوس مقادیر فروش تاملبرانگیز بود که در این رابطه نیز به نظر میرسد دلایل اصلی آن به محدودیت ارسال محصول و نه کمبود تقاضا بازمیگردد.
گزارشهای روزانه گمرک کشور نیز نشان از آن دارد که حتی در رابطه با این محصولات، نقش محدودیتهای مذکور کمرنگ شده و روند صادرات محصول از سر گرفته شده است.
با این حال برای اطمینان از این روند رصد گزارشهای ماه آذر از اهمیت شایانی برخوردار است.
تخفیف در فروش محصولات نیز بسته به نوع محصول میتواند متفاوت و اثرگذار باشد. با این حال رصد نرخهای فروش در گزارشهای ماه قبل نشان از آن دارد که تحریمها، تخفیف خارج از عرفی را بر شرکتهای صادراتی تحمیل نکرده است و بنگاههایی که نرخ فروشی کمتر از نرخهای متوسط ماهانه را ثبت کردهاند، سابقه فروش با تخفیف در شرایط معمول را نیز دارند.
اما مشهودترین اثری که تحریمها بر شرکتهای صادراتمحور گذاشته به هزینه حمل و نقل بازمیگردد.
محدودیتهای بیمهای برای کشتیهای حملکننده محصولات کشور سبب میشود تا ارسال فرآوردهها به مشتریان با هزینههای بیشتر از معمول صورت پذیرد یا در رابطه با برخی محصولات، همانگونه که اشاره شد، عدم فروش را در پی داشته باشد.
با این حال در این مورد نیز مقاصد صادراتی و مجراهای حمل محصول تعیینکننده است. بهعنوان مثال فروش محصول به کشورهای همسایه با محدودیت حمل کمتری روبهرو است.
با این وجود برای رصد هزینههایی از این دست، باید در انتظار گزارشهای فصلی بود. مجددا تاکید میشود گزارش عملکرد شرکتها در ماه آذر، از آن جهت که نخستین ماه کامل در دوره تحریمی است، در تشخیص چشمانداز آتی اهمیتی چندینباره خواهد داشت.
سیاستگذاری و گامهای نهایی
سیاستگذار در تعیین مسیر سهام میتواند از راههای مختلف اثرگذار باشد. برخی از راههای غیرمستقیم این موضوع در بالا مورد اشاره قرار گرفت.
تثبیت شرایط در بازار ارز و نظارت بر عملکرد و نرخ سود سپرده بانکها از جمله این موارد بود. با این حال همچنان دست سیاستگذار برای تاثیرگذاری مستقیم بر بازار سهام باز است.
در موارد جزئیتر میتوان به آزادسازی نرخ محصولات خودروسازان، در دستور کار قرار دادن اصلاح نظام بانکی، افزایش نرخ محصولات تولیدکنندگان غذایی و مسائلی از این دست اشاره کرد.
در شمایی کلیتر میتوان امید داشت که سیاستگذار در اقدامات بعدی به منظور تثبیت شرایط در بازار ارز به تشکیل بازاری متشکل اقدام کند.
نزدیک شدن نرخهای غیررسمی و نرخ نیمایی ارز، این امکان را بیش از پیش فراهم آورده است تا بازارهای ارزی به یکدیگر متصل شوند و این موضوع نه تنها میتواند اصلاح بیشتر و پایدار نرخها را به دنبال داشته باشد، بلکه تقویتکننده انگیزه صادرکنندگان برای بازگردانی ارز حاصل از صادرات خواهد بود.
این مساله نیز در نوع خود میتواند به رشد درآمد شرکتهای صادرکننده بورسی بینجامد و محرک قوی دیگری برای صعود دوباره شاخص سهام باشد. با این حال رویهای که بازار سهام در رابطه با این پتانسیل در پیش گرفته روندی محافظهکارانه است.
معاملات از دریچه صنایع
در روزی که متوسط قیمت در کل بورس تهران کاهش یافت و تمامی شاخصهای بازار را وارد محدوده منفی کرد، برخی سهمها و صنایع با برخورداری از تقاضای قوی با رشد شاخص مواجه شدند و معاملات چند سهم نیز با صف خرید به پایان رسید.
در این روز شاخص کل سهام ۶۸۰ واحد-معادل ۴/ ۰ درصد- افت کرد اما شاخص هموزن توانست در محدوده صفر به کار خود پایان دهد.
فرونیفتادن شاخص هموزن به دامنه منفی را باید مرهون رشد میانگین قیمت در ۱۷ صنعت بورسی دید که عمدتا به گروههای کوچکتر بازار شناخته میشوند.
گروههایی که با حجم مبنای پایینتر میتوانند ضمن جذب میزان کمتری از نقدینگی با شتاب فزایندهای در مسیر صعودی حرکت کنند. در این بین تداوم جریان افزایش قیمت محصول در برخی از این گروهها نیز عامل حمایت بنیادی از قیمتها شده است.
در بین صنایعی که دیروز با رشد شاخص مواجه شدند غذاییها گوی سبقت را از سایرین ربودند و در صدر جدول صنایع با بیشترین رشد شاخص قرار گرفتند.
در بین نمادهای این گروه نمادهایی نظیر «وبشهر» و «غبشهر» تا پایان معاملات صفهای خرید را تجربه کردند. از دیگر نمادهای این گروه «غدشت» نیز پس از رفع گره معاملاتی با افزایش بیش از ۹ درصدی قیمت پایانی سهم به کار خود پایان داد.
شاخص این گروه با رشد قیمت پایانی ۷۵ درصد نمادهای این گروه توانست بازده ۳/ ۳ درصدی را ثبت کند.
گروههای کوچک تکسهمی نظیر سایر معادن، انتشار و چاپ و استخراج نفت نیز با رشد بیش از یک درصدی شاخص معاملات دیروز را پشت سر گذاشتند.
در نقطه مقابل، متوسط قیمت در ۲۱ صنعت بورسی تنزل کرد و در این میان، گروه پالایشی با افت قیمت در تمامی نمادها حدود ۲ درصد از ارزش خود را از دست داد.
حتی چند نماد این گروه در پایان معاملات با صف فروش به کار خود پایان دادند. چنان که گفته شد، افت شدید بهای نفت در شامگاه سهشنبه عامل اصلی نگرانی و فشار فروش در این صنعت ارزیابی میشود.
همگام با بازیگران
روز گذشته برای سومین روز متوالی، خالص تغییر مالکیت به نام معاملهگران عمده بازار رقم خورد.
به این ترتیب دیروز افزون بر ۱۳ میلیون سهم به ارزش ۱۵ میلیارد و ۴۰۰ میلیون تومان در مسیر حقیقی به حقوقی جابهجا شد.
بیشترین خالص خرید توسط سهامداران عمده نیز در نمادهای زیرمجموعه گروه فلزات اساسی و همچنین پتروشیمیها رقم خورد.
به این ترتیب خالص تغییر مالکیت حقوقیها در میان نمادهای فلزی به ۸ میلیارد و ۶۰۰ میلیون تومان رسید.
پتروشیمیها نیز در این روز شاهد تغییر مالکیت ۵ میلیارد و ۴۰۰ میلیون تومانی به نفع معاملهگران حقوقی بودند.
گروه تامین آب، برق و گاز دیگر صنعتی بود که با خالص خرید ۲ میلیارد و ۴۰۰ میلیون تومانی توسط معاملهگران عمده بازار همراه شد.
در صدر خرید معاملهگران حقوقی، تمایل به جمعآوری سهام فولاد مبارکه قرار داشت. خالص خرید این معاملهگران در نماد مزبور به حدود ۶ میلیون و ۷۰۰ هزار سهم به ارزش حدود ۳ میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان بالغ شد.
نماد معاملاتی شرکت ملی مس ایران نیز در این روز شاهد جابهجایی حدود ۶ میلیون و ۷۰۰ هزار سهم به ارزش ۲ میلیارد و ۶۰۰ میلیون تومانی در مسیر حقیقی به حقوقی بود.
نماد معاملاتی شرکت پتروشیمی مبین از دیگر نمادهای دیروز بورس تهران بود که مورد اقبال معاملهگران عمده بازار قرار گرفت.
به این ترتیب دیروز حدود ۳ میلیون سهم «مبین» به ارزش ۲ میلیارد و ۴۰۰ میلیون تومان به پرتفوی سهامداران حقوقی افزوده شد. در آنسوی بازار اما نمادهای زیرمجموعه گروه محصولات غذایی مورد توجه معاملهگران خرد قرار گرفتند و خالص خرید ۵ میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومانی را ثبت کردند.
پس از آن نیز نمادهای زیرمجموعه خودرویی و همچنین داروییها به ترتیب با خالص خرید ۲/ ۳ و ۱/ ۳ میلیارد تومانی از سوی حقیقیها همراه شدند.
در میان شرکتهای بورسی نیز نماد معاملاتی شرکت توسعه صنایع بهشهر بیشترین تقاضای حقیقیها را به دنبال داشت.
بهطوری که خالص خرید این گروه از معاملهگران در «وبشهر» بالغ بر ۴ میلیارد و ۳۰۰ میلیون تومان بود. موتورسازان تراکتورسازی ایران از دیگر نمادهای مورد توجه حقیقیها بود.
روز گذشته بیش از ۹ میلیون و ۶۰۰ هزار سهم «خموتور» به ارزش ۴ میلیارد تومان در مسیر حقوقی به حقیقی جابهجا شد.
منبع: روزنامه دنیای اقتصاد