کانون نهادهای سرمایه گذاری ایران


بخش اول “تنفس مصنوعی” میزگرد پیش‌بینی روند بازارهای مالی در نیمه‌دوم سال

08 اکتبر 2019
کد خبر : 9710248



تنفس مصنوعی مصاحبه سعیداسلامی بیدگلی در میزگرد پیش‌بینی روند بازارهای مالی در نیمه دوم سال در هفته‌نامه تجارت فردا (بخش اول):

– اورشوتینگ بازارها در سال ۹۷، اثر انباشت یکسری مشکلات اقتصادی ایران طی سال‌های گذشته بود. بخش بزرگی از کاهش تورم در دولت اول آقای روحانی، به‌خاطر بازی پانزی بانک‌ها و بخشی از آن هم به‌خاطر رکود و کاهش قیمت در بازارهای کالا در دنیا بود. همچنین اورشوتینگ بازار مسکن در سال‌های قبل نیز باعث شده بود تا قیمت مسکن تغییر محسوسی نکند. حتی به‌نظرم اگر ریاست‌جمهوری خود آقای احمدی‌نژاد هم ادامه پیدا می‌کرد، تورم ۴۰درصدی سال ۹۱ در سال‌های بعدی تجربه نمی‌شد. بخش بزرگی از آرامش فعلی بازارها به‌علت همان تنش اولیه است. یعنی همه بازارها در ابتدا بیش از سطح انتظاری نوسانات داشتند و آن اورشوتینگ رخ داد. به‌نظر می‌رسد که دوره استراحت فرا رسیده است. و البته که حاکمیت و بانک مرکزی هم برخی از رفتارهایشان را اصلاح کردند. اگرچه معتقدم حتی اگر این اصلاح رفتار هم نبود، نوسانات قبلی تکرار نمی‌شد. وقتی کارنامه بانک مرکزی را ارزیابی می‌کنیم، همه این آرامش فعلی ناشی از سیاست‌های بانک مرکزی نیست، یک بخش مهمی ناشی از این واقعیت است که تنش تخلیه شده بود.

– در اقتصادی که دولت چنین نقش بزرگی دارد، دولت‌ها ممکن است تنها در مقاطع کوتاه‌مدت بتوانند شاخص‌ها و متغیرهای اقتصادی را کنترل کنند. اگر فرضاً دولت تصمیم بگیرد که یکباره نرخ‌های بهره بانکی را افزایش دهد، می‌تواند همه پیش‌بینی‌های ما را به‌هم بزند. پیش‌بینی‌های ما بر این فرض استوار است که شرایط فعلی ادامه پیدا کند. در کشور ما دولت و حاکمیت نقش خیلی بزرگی دارند. وقتی در بازه بلندمدت ببینیم، همه اشتباهات‌شان انباشت می‌شود، ناگهان در یک مقطع کوتاه‌مدت، دیگر نمی‌توانند شاخص‌های اقتصادی را کنترل کنند. ولی برای بسیاری از مقاطع کوتاه‌مدت دولت‌ها می‌توانند نرخ‌ها را کنترل کنند و این پیش‌بینی‌ها غلط از آب در می‌آید.

– غیر از مسائل تحریم و روابط بین‌الملل، چالش جدی که با آن مواجه خواهیم بود، مساله عدم اطمینان مجموعه شهروندان، صاحبان کسب‌وکارها، صاحبان سرمایه‌ها و سپرده‌گذاران به سیاست‌گذاری اقتصادی حاکمیت است.

– چالش دیگری که خیلی جای بحث دارد ولی احتمالاً باید در پایان سال راجع به آن صحبت کنیم، نزدیک شدن به پایان دولت است. به‌نظر می‌رسد رفتارهای دولت‌های ما کاملاً به این وابسته است که تا چه حد به پایان دورانشان نزدیک هستند. همین رفتار را در برخی از پیشنهاد‌های مجلس می‌بینیم. مثلاً مجلس پیشنهاد می‌کند که تمام جرایم بانکی را ببخشیم. ماجرایی که به‌نظر به حمایت اصحاب سرمایه از نمایندگان در انتخابات بازمی‌گردد.

– مساله دیگری که باید مورد توجه قرار گیرد، سرریز نوسانات پیشین در بخش‌های دیگر است. مثل بازار اجاره که جزو بازارهایی بوده که در دوران نوسان شدید، چندان تاثیرپذیر نبوده اما اکنون اثراتش را آرام آرام می‌بینیم.

– بخش بزرگی از مشکلاتی که ما در حوزه کسب‌وکار و توسعه‌نیافتگی بازارهای مالی داریم، به مساله نرخ بهره بازمی‌گردد. همین الان در بازار سرمایه با مساله نرخ‌ها مواجه هستیم. نرخ‌های بالا از طرفی هم منجر به این می‌شود که بهره‌وری، ارزش خودش را در اقتصاد از دست بدهد. در کشورهای توسعه‌یافته وقتی در مورد نرخ بهره یک تا سه درصد صحبت می‌کنیم، یک بهره‌وری نیم‌درصدی مساله اثرگذاری است. ولی در کشور ما ماجرا کاملاً لوث شده و خودش عاملی شده تا نظام کسب‌وکار ما توسعه پیدا نکند. بنابراین به‌نظرم یکی از مهم‌ترین مطالباتی که به‌زودی باید از نهاد دولت و حاکمیت و به‌ویژه سیاست‌گذاری پولی داشته باشیم، این است که تکلیف خودش را با مساله نرخ بهره تعیین و در این حوزه سیاستگذاری کند تا مساله دوگانه نرخ بهره و تورم در اقتصاد ایران حل شود.